چند سالی است رمانهای نوجوان با مضمون مذهبی، جای خودشان را در ویترین کتابفروشیها باز کردهاند. از آنجایی که سابقه نوشتن چنین رمانهایی در کشور خیلی کوتاه است و مسیری است که تازه آغاز شدهاست، طبیعی است که بسیاری از این آثار از کیفیت بالایی برخوردار نباشند.
اما در میان این رمانها، آثاری هم با ویژگیهای ارزشمند وجود دارند.
«پرواز اسب سفید» که با موضوع انتظار امام زمان علیهالسلام نوشتهشده است، با وجود نقطه ضعفهایی که دارد، از جمله تجربه های قابل توجه در این زمینه است.
«گلبرگ» شخصیت اول این اثر، دختر نوجوانی است که پدرش بخاطر ارتکاب به قتل غیرعمد در زندان است. زندگی او و مادرش بخاطر این اتفاق دستخوش چالشهای زیادی میشود و در این میان گلبرگ با راهنمایی یکی از آشنایان که به نام «آقا معلم» خطابش میکند، تصمیم میگیرد علیرغم فشارهایی که تحمل میکند، بهترین انتخابها را داشته باشد.
از نقاط قوت این اثر میتوان به ایده جذاب و متفاوت داستان، تاکید بر ارزش خانواده، شخصیت پردازی خوب نوجوان داستان، فضاسازی جذاب و دایره لغات گسترده اثر اشاره کرد.
اما این کار نقاط ضعفی نیز دارد.
از جمله اینکه پیام آثر، به جای اینکه به طور غیر مستقیم در تاروپود داستان تنیده شود، کاملا مستقیم توسط شخصیت «آقا معلم» بیان میشود. طوری که مخاطب ربط داستان و جریانات آن را با پیام شعاری کتاب متوجه نمیشود.
شخصیت آقا معلم، به عنوان شخصیت محوری و راهنمای رمان، به خوبی پرداخته نشده است.
طرح جلد رمان نیز بسیار ضعیف و حتی بی ربط به داستان طراحی شده.
امید است با تجربههای بیشتر در این زمینه و نقدهای درست و کارشناسانه، مسیر برای نوشتن داستانهای مذهبی قوی تر در حوزه نوجوان هموارتر شود